پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
زندگی نامه لئو تولستوی
نوشته شده در سه شنبه 17 شهريور 1394
بازدید : 210
نویسنده : محمد مهدی بهرامی

توجه:لطفا برای حمایت از ما اینجا را کلیک کرده

 

ودر پنجره ای که باز میشود 15 ثانیه صبر کنید

  

سپس گزینه یه رد کردن تبلیغات را در بالای صفحه بزنید

 

بعدپنجره ی باز شده را ببندید.15 ثانیه

 

وقت شمارا نمیگیرد.متشکرم.

«لئو تولستوی» در خانواده ای اشرافی و ثروتمند، در دهکده یاسنایا پالیانا در 160 کیلومتری جنوب مسکو متولد شد. او مادرش را در دو سالگی و پدرش را در نه سالگی از دست داد و زیر نظر دیگر افراد خانواده و مربیان خارجی تربیت یافت.
وی در سال 1844 در دانشگاه به تحصیل زبان های شرقی و حقوق پرداخت و در 1847، بی آنکه مدرکی به دست آورد، از ادامه تحصیل سر باز زد و پس از تقسیم املاک خانوادگی به خوشگذرانی پرداخت؛ اما روحیه ناآرام، او را به تجربه های گوناگون و متضاد کشاند. در 1851 برای دفاع از شهر سواستوپول به ارتش قفقاز پیوست. اولین اثر ادبی تولستوی مربوط به این دوره است؛ اثری سه بخشی که بخش اول آن به نام کودکی در 1852 ، بخش دوم آن به نام نوجوانی در 1854 و بخش سوم با عنوان جوانی در 1857 انتشار یافت. این اثر در حقیقت، زندگینامه نویسنده است که او را در چهره قهرمان کتاب نمایان ساخته و اندیشه ها و باورهایش را بیان می کند.
تولستوی به دلیل توجه ویژه ای که به آموزش و پرورش کودکان و نوجوانان داشت، در سال 1857 به مدت پنج سال از کشورهای اروپای غربی و بزرگان اروپا مانند «چارلز دیکنز»، «ایوان تورگنف»، «فریدریش فروبل» و «آدلف دیستروِگ» دیدار کرد و پس از بازگشت به کشورش بر اساس تجربه های نو آموخته، دست به یک رشته اصلاحات آموزشی زد و در همین راستا به پیروی از ژان ژاک روسو، اقدام به تأسیس مدارس ابتدایی در روستاها نمود.    
تولستوی هیچگاه تفاوتی بین کودکان قایل نشد و دانش آموزان نخبه را از دیگران جدا نکرد تا درخورِ توان و استعداد هر کودکی، آموزش مناسب را به آنها ارزانی دارد. پس از اینکه مدارس از سوی اداره سلطنتی تزار تعطیل شد، تولستوی به فعالیت های فرهنگی و اهداف تربیتی مورد علاقه اش ادامه داد. او با انتشار کتاب های سرگرم کننده که ترکیبی از علوم طبیعی و انسانی و همچنین داستان های آموزشی بود، کودکان را با ارزش های اخلاقی، اجتماعی و معنوی آشنا نمود. میلیونها کودک روسی تا دهه دوم قرن بیستم با آموزش الفبای «لئو نیکلایویچ تولستوی»، سال اول دبستان را آغاز کردند. وی با بهره گیری از این روش توانست نقش مهمی را در جنبش اصلاحات آموزشی و ایجاد مدارس آزاد به گونه «سامرهیل» ایفا کند.
تولستوی در کتاب دیگری با عنوان «قصه های سواستوپول1855، به بیان زندگی خود در میان افسران ارتش و دلاوری های سربازان و دفاع رشیدانه آنان از شهر «سواستوپول» پرداخت.
در سال 1855، پس از سقوط شهر «سواستوپول»، تولستوی به «سن پترزبورگ» رفت و از آنجا به ملک شخصی خود در «یاسنایا پالیانا» بازگشت و از ارتش کناره گیری کرد. داستان بوران1856شب پرهیجانی را در میان برف وصف می کند و با بینش دقیق و هنرمندی خاص، خاطره های دوره کودکی را که به هنگام سفر از ذهن مسافر خواب آلود و نگرانی می گذرد با سبکی شفاف و گویا شرح می دهد. بوران بهترین اثر دوران جوانی تولستوی به شمار می رود. تولستوی در این سال ها دوباره به اروپا سفر کرد و در بازگشت از آنجا، هنگامی که فرمان آزادی غلامان و دهقانان از طرف تزار صادر شد، در ملک خود، مدرسه ای برای کودکان روستایی تأسیس کرد و برای آنها قصه های خواندنی بسیار نوشت.
تولستوی آمیزه ای از ویژگیهای ناسازگار بود؛ از یک سو دارای جسمی قوی و تمایلات حاد بود و از سوی دیگر از تمایلات جسمانی بیزار بود. او نمی توانست زندگی خود را با اندیشه اش سازگار کند؛ به گونه ای که می خواست باتقوا و پرهیزگار باشد، اما طبقه و خانواده اشرافی و پرتوقع او، لذت محرومیت را از او گرفته بود؛ می خواست لذت فقر را بچشد، اما نمی توانست خانواده اش را از لذتهای مادی و رفاه محروم کند؛ می خواست تنها بماند، اما بر تعداد پیروانش افزوده می شد.
در 1862 تولستوی با دختری به نام سوفیا که از پیش به او دل بسته بود، ازدواج کرد و اولین دوره زندگی مشترک را با نیکبختی و کامرانی گذراند که بعدها در کتاب «آنا کارنینا» به صورت زوج خوشبخت منعکس شده است. در 1862 کتاب قزاقها  منتشر شد که دربرگیرنده رویدادهای زندگی نویسنده به هنگام اقامت در خط دفاعی قفقاز است. این اثر چه از نظر هنری و چه از نظر بیان اصول باورهای تولستوی، شاهکار کوچکی به شمار می رود که نویسنده در آن مانند روسو، زندگی ساده را در دل طبیعت می ستاید و بیزاری خود را از مظاهر تمدن آشکار می سازد. در سفر دوم تولستوی به اروپا، برادرش در اثر بیماری سل درگذشت.

مرگ برادر تأثیر هولناکی بر تولستوی به جا گذاشت و با تحریک فکری او میان دو قطب مرگ و زندگی، الهام بخش وی در به تصویر کشیدن چهره وحشتناک مرگ در آثار مهمی چون «جنگ و صلح» و آنا کارنینا گردید. «جنگ و صلح» بزرگترین رمان در ادبیات روس و از مهمترین آثار ادبی جهان به شمار می آید.

تولستوی در این اثر مهم به شیوه ای بسیار کامل و برمبنای احساس بشردوستانه، رخدادهای اساسی زندگی از قبیل تولد، بلوغ، ازدواج، پیری، مرگ و جنگ و صلح را شرح داده است.کتاب جنگ و صلح همچون حماسه ای بزرگ از طرف منتقدان مورد ستایش فراوان قرار گرفت و با استقبال مردم روبرو شد. در این دوره، تولستوی با وجود شهرت و افتخاری که به دست آورد، دچار اضطرابی روحی شد که هرگز از آن رهایی نیافت. خود او درباره تغییر حالش می نویسد :
دوست داشتم مورد مهر و محبت قرار می گرفتم، فرزندان خوب داشتم و از سلامت و نیروی جسمانی و روحی برخوردار بودم و مانند دهقانی قادر به درو و ده ساعت کار مداوم و خستگی ناپذیر بودم. ناگهان زندگیم متوقف شد، دیگر میلی در من وجود نداشت، می دانستم که دیگر چیزی نیست که مورد آرزویم باشد، به گرداب رسیده بودم و می دیدم که چیزی جز مرگ پیش رویم قرار ندارد، من که آنقدر تندرست و خوشبخت بودم، احساس کردم که دیگر نمی توانم به زندگی ادامه دهم.
از آن پس تولستوی در ورای هر چیز، عدم را می دید و تحت تأثیر این ضربه روحی، همه چیز در نظرش رنگ باخت. حساسیت و دلبستگی او به چیزهای پرلطف زندگی، ناگهان به نفرت تبدیل شد و پیوسته به این مسأله می اندیشید که باید ساده زندگی کند و به مردم نزدیکتر شود.
تولستوی در هفتم نوامبر 1910 چشم از جهان فرو بست و برای آرامش روحش، هیچ گونه تشریفات مذهبی انجام نگرفت.شهرت و بقای تولستوی به دلیل داستانهایش بود. از آثار او می توان: «آناکارنینا»، «اعتراف» ، « حاجی مراد»، «اسیر قفقاز»، «نیروی جهل»، «رستاخیز»، «هنر چیست»، «آهنگ کرتزر»، «شیطان»،« یک تیر کشور دو زخ»، «تابش نور وظلمت»، «انتقام شوهر»، «زناشوئی ناپسند»، «میوه ها ی خرد»، «سه مرگ» و«دوسرباز» را نام برد .
فراوری:مصطفی همتی

 


:: موضوعات مرتبط: لئو تولستوی , زندگی نامه , ,
:: برچسب‌ها: زندگی نامه لئو تولستوی , ,



صفحه قبل 1 صفحه بعد